عناصر زبان در سخنرانی: راهنما فن بیان واژگان هنگام سخنوری
تاریخ ثابت کرده است که بزرگترین کشف بشریت در کنار تمام آن چه که از زمان خلق آدم کشف شده، زبان است و بس. زبان بستری است که تصور و معنی تازه ای از جهان برای انسان آفرید و او را به درک معانی ارزشمند مفاهیم زندگی، عشق، زیبایی و علوم مختلف دیگر نائل کرد. علاوه بر نقش ارتباطی، زبان در تفکر نیز نقش قابل توجهی دارد و از فاکتورهای موثر در شکلگیری اندیشه ما است. بدین معنی که نحوه ادراک و توصیف فرد از جهان تحت تاثیر زبان او شکل میگیرد. قدرت انتزاع و تخیل نیز به میزان رشد زبان فرد بستگی دارد. به عبارتی، هر چه زبان فرد از رشد بیشتری برخوردار باشد تفکر انتزاعی او به مراتب بهتر است. بنابراین انتخاب نوع واژگانی که فرد یا سخنران به زبان میآورد ( عناصر زبان در سخنرانی) کاملا به قدرت زبانی او بستگی دارد.
این که سخنران از پیچیده و سختترین کلمات در دایره لغات خود استفاده کند یا اتفاقا کلمات آشنا و متداولی را برگزیند فرقی ندارد؛ این عناصر زبان در سخنرانی و فن بیان سخنران در بیان کردن واژگان هستند که به تجربه خوب یا بدی را برای مخاطب رقم میزنند. حتما شما هم شاهد تفاوت بیان یک مطلب مشترک توسط دو نفر بودهاید که احساس کنید یکی همین مطلب را خیلی بهتر از دیگری تفهیم میکند. علت این برتری در انتقال مفاهیم همان عناصر زبان در سخنرانی هستند که همه ما بدون این که با آنها آشنایی داشته باشیم هر روز در مکالمات خود این فاکتورها را حس میکنیم.
برای این که بهتر و بیشتر از گذشته با قدرت زبان و معجزه آن در سخنرانی آشنا شوید راهنما امروز را تحت عنوان فن بیان واژگان هنگام سخنوری یا سخنرانی آماده کردیم. همراه دانشگاه زندگی بمانید.
معرفی عناصر زبان در سخنرانی و فن بیان واژگان
زبان منعطفترین ابزار در دست یک سخنران است. شاید بخشی از ظاهر و ارائه سخنرانی از جمله حرکات دست سخنران محدود و از پیش تعیین شده باشند. مثلا کسی نتواند در طول ده سال آینده یک حرکت جدید ابداع کند و عنصر جدیدی به حرکت دستها اضافه کند؛ اما در زبان و بخشهای گفتاری که شامل بیان واژگان میشود همه چیز سیال و در حال تغییر است.
معرفی عنصر شفافیت و وضوح در زبان
مهمترین بخش زبان همان وضوح یا شفافیتی است که به سخنران یا گوینده این اطمینان را میدهد مخاطب متوجه مضامین و مقصود ما شده است. جالب است بدانید زبان به همان اندازه که ابزار انتقال پیام و مفاهیم ما میباشد میتواند مشکلساز شود. مثلا اگر یک کلمه دومعنایی باشد یا واژگان با توجه به تقابل یا تشابهی که دارند در جایگاه درستی به کار برده نشودن میتوانند عامل سوتفاهم و سوبرداشت مخاطبان شود. مثلا در جمله” من تو را بیشتر از او دوست دارم” این تشابه و این دوپهلویی عاملی است که با عنصر شفافیت در تضاد است. این جمله از دید هر یک از مخاطبان میتواند معنا مختلفی داشته باشد و به طور کلی دو برداشت از آن میشود:
- من تو را بیشتر از مقداری که او تو را دوست دارد، دوست دارم
- من بیشتر از این که او را دوست داشته باشم، تو را دوست دارم
همین حالت در جمله “زن آموزگار را دیدم” به وجود میآید که میتواند دو معنا زیر را داشته باشد:
- زنی را که شغلش آموزگاری بود دیدم.
زنی را که همسر یک مرد آموزگار بود دیدم
عنصر اقتصاد در انتخاب واژگان
یکی دیگر از باورهای اشتباه میان سخنرانان این است که در عناصر زبان در سخنرانی تصور میکنند هر چه تعداد کلمات بیشتر باشد اثرگذاری بیشتر است؛ در حالی که در سخنرانی همه چیز کاملا برعکس میشود و زمانی که سخنرانی به خاطر کلمات بیشتر به درازا بکشد قطعا مخاطبان خسته و کسل میشوند.
برای جلوگیری از بروز چنین مشکلاتی توصیه میکنیم در استفاده از کلمات کاملا اقتصادی عمل کنید. به این شکل که برای بیان منظور و مقاصد خود به متعادلترین حجم از کلمات بسنده کنید. یکی از عواملی که باعث زیادهروی در استفاده از کلمات میشود سطح علمی سخنرانی است. مثلا گاهی سطح علمی مخاطبان به اندازهای است که ما را از ذکر جزئیات و توضیحات بیشتر بینیاز کند و به این ترتیب حجم کلمات کاهش یابد.
“حریم حرفهای” در سخنرانی
عناصر زبان در سخنرانی همیشه به لحن، ریتم و فرکانس صدا سخنران نمیپردازند. بخش دیگری که برای حفظ احترام دوجانبه بین مخاطبان و سخنران باید مورد توجه خاص ما قرار گیرد “حریم حرفهای” است. بر اساس این عنصر استفاده از شوخطبعی در سخنران بستگی به تیپهای مختلف سخنرانی که قبلا معرفی شد حدود خاصی پیدا میکند.
زبان مبهم/ اصطلاحات در سخنرانی
اصطلاحات و زبان مبهم یا غیرشفاف هر دو کاملا به هم مرتبط هستند. منظور از زبان مبهم استفاده از واژگانی است که برای اغلب مخاطبان غیرقابل فهم است. فرض کنید در کنفرانسی قرار دارید و سخنران در حال سخنرانی است: این روزها ممکن است بلافاصله بعد از رسیدن به منزل و زمان استراحت پتشی را در نواحی مختلف بدن خود مشاهده کنید…
کلمه “پتشی” به همان اندازه که برای برخی نامآشنا است برای برخی نیز غریب و مبهم است. این در حالی است که اغلب مردم معنی خونریزیهای سطحی زیر پوست را میدانند و حتی با آن بارها رو به رو شدهاند؛ اما وقتی سخنران زبان مبهمی را برای ارائه سخنرانی خود انتخاب میکند این مشکلات به وجود میآید.
سخنرانان هنوز هم میتوانند از زبان مبهم شامل اصطلاحات تخصصی و خاص استفاده کنند که برای همه آشنا نیست؛ اما موظف است توضیحات مختصری درباره کلمات ارائه دهد.
بخش بعدی کلمات و اصطلاحات خاص یک صنف هستند؛ مثل واژگانی که توسط یک صنف خاص نظیر وکلا یا مهندسان مورد استفاده قرار میگیرد. مشکل در سخنرانی زمانی به وجود میآید که سخنران تصور میکند اصطلاحات خاص مربوط به یک رشته جهانی است! یکی از مثالهای رایج که باعث ابهامات زیادی در مخاطبان میشود همین سرواژههایی میباشند که برای کلمات ترکیبی و در هر رشته ساخته میشود؛ مثل نشانگان یا سندرم پس از فلج اطفال یا Pps.
در سخنرانیهای سیاسی هم همین موقعیت ایجاد میشود و بسیاری از قراردادها یا عهدنامهها با سرواژههای مختلفی مثل “برجام” مشخص میشوند. این رو در موقعیتهای مختلف باید عناصر زبان در سخنرانی را با دانش و آگاهی مخاطبان به کار ببریم.
عنصر قدرت کلمات در سخنرانی
قدرت کلمات همان توانایی سخنران در قانع کردن مخاطب برای شکلگیری کوچکترین تغییر در گرایش، عملکرد و عقاید او میباشد. نمونههای زیر شاهد خوبی هستند تا بدین وسیله به برای زبان قدرتمند یک سخنران در سخنرانی پی ببریم:
- درخواست مستقیم: این که از دیگران بدون حاشیه درخواست کنیم تغییراتی در رفتار خود ایجاد کنند
- توافق: طرفین بر اساس یک توافق دوطرفه برای انجام کاری با هم عهد میبندند
- ایجاد انگیزه: بدون درخواست مستقیم و به صورت کاملا غیرمستقیم در طرف مقابل برای انجام کاری انگیزه ایجاد کنیم
در مقابل در صورتی که رفتارهای زیر را در سخنران مشاهده کردید میتوانید به زبان ضعیف او پی ببرید:
- دو دل بودن: که نشان میدهد سخنران حرفهای خود را باور ندارد
- تاکید بیشاز حد روی هر بخش: که خیلی زود مخاطب را خسته میکند
- تلاش سخنران برای زیرسوال بردن شایستگی یا صلاحیت دیگران که نشانه ضعف زبان او در سخنرانی است
دانشگاه زندگی را کلیک کنید